انجمن مهندسی آبیاری و آب ایران
هواشناسی کشاورزی
2345-3419
2588-6002
7
1
2019
09
17
ارزیابی دقت مدلهای NMME در پیشبینی بارش ماهانه (مطالعه موردی: حوضه سفیدرود)
3
12
FA
حسین
دهبان
دانشجوی دکتری مهندسی منابع آب، گروه مهندسی آبیاری و آبادانی، دانشکده مهندسی و فناوری کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
dehban@ut.ac.ir
کیومرث
ابراهیمی
گروه مهندسی آبیاری و آبادانی، دانشکده مهندسی و فناوری کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
ebrahimik@ut.ac.ir
شهاب
عراقی نژاد
گروه مهندسی آبیاری و آبادانی، دانشکده مهندسی و فناوری کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
araghinejad@ut.ac.ir
جواد
بذرافشان
گروه مهندسی آبیاری و آبادانی، دانشکده مهندسی و فناوری کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران
jbazr@ut.ac.ir
10.22125/agmj.2019.154084.1043
پیشبینی بارش در مقیاس فصلی و ماهانه اهمیت زیادی در مدیریت بهینه منابع آب و مطالعات اقلیمی-کشاورزی دارد. هدف مطالعه حاضر ارزیابی دقت مدلهای NMME در پیشبینی بارش ماهانه حوضه آبریز سفیدرود است. برای این منظور، دادههای پیشبینی تاریخی مدلهای NMME از تارنمای دانشگاه کلمبیا و دادههای بارش ایستگاههای همدیدی موجود در منطقه از سازمان هواشناسی کشور برای دوره 1982 تا 2017 دریافت شدند. با بهکارگیری روشهای آماری، دقت مدلهای NMME در پیشبینی بارش ماهانه در مقایسه با دادههای مشاهداتی ارزیابی شد. نتایج نشان داد که مدلهای NMME به تنهایی دارای دقت مناسبی نمیباشد، به گونهای که حداکثر مقدار میانگین ضریب تبیین محاسبه شده 6/0 به دست آمد. ترکیب نتایج چند مدل پیشبینی نشان داد که دقت پیشبینیها را میتوان تا حد قابل قبولی افزایش داد، به طوری که میانگین مقادیر ضریب تبیین به 7/0افزایش یافت. همچنین برای بررسی عدم قطعیت پیشبینی بارش، 78 عضو از مدلهای پیشبینی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج، مدلها در برخی از ماههای سال بیشبرآورد (با احتمال نزدیک به 80 درصد)، دارند. همچنین تحلیل عدم قطعیت مدلهای پیشبینی نیز نشان داد که با ترکیب نتایج مدلهای مختلف، میتوان بازه عدم قطعیت را کاهش داد.
بارش,پیشبینی,عدم قطعیت,همادی
https://www.agrimet.ir/article_93276.html
https://www.agrimet.ir/article_93276_c011aab91d3f53b76002def7fcfc7778.pdf
انجمن مهندسی آبیاری و آب ایران
هواشناسی کشاورزی
2345-3419
2588-6002
7
1
2019
08
23
ارزیابی بخار آب قابل بارش داده های ERA-Interim و NCEP-NCAR با رادیوسوند برای ایستگاه شیراز
13
21
FA
امین
شیروانی
0000-0002-9048-3717
دانشیار بخش مهندسی آب و مرکز پژوهشهای جوی اقیانوسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه شیراز، ایران
am_shirvani@hotmail.com
حسن
نوروزی
بخش آب دانشکده کشاورزی شیراز
hasan.nuroozi61@gmail.com
10.22125/agmj.2019.158865.1047
بخار آب نقش مهمی در ترازمندی رطوبتی جو و نیز فرآیند بارش در لایه پایینی وردسپهر ایفا میکند. در این مطالعه، روند تغییرات بخار آب قابل بارش که جمع بخار آب در لایههای مختلف میباشد، با استفاده از دادههای رادیوسوند برای ایستگاه همدیدی شیراز برای دوره ۲۰۱۷-۱۹۹۰ تحلیل شده است. همچنین دادههای بازتحلیل پایگاه داده NCEP-NCAR و ERA- Interim از مرکز ECMWF دریافت و جهت مقایسه مورد استفاده قرار گرفتند. با استفاده از آماره آزمون من-کندال، روند معنیداری در بخار آب قابل بارش دادههای رادیوسوند و ECMWF برای تمامی ماهها (به جز دادههای رادیوسوند در ماه اوت) مشاهد نشد. روند بخار آب قابل بارش دادههای رادیوسوند برای بیشتر ماهها کاهشی و غیرمعنیدار میباشد. اما آزمونهای شیب خط و من-کندال هر دو نشان دادند که روند سالانه دادههای NCEP-NCAR معنیدار و افزایشی است. نرخ کاهشی و افزایشی بخار آب قابل بارش دادههای رادیوسوند و NCEP-NCAR به ترتیب 29/0 و 52/0 میلیمتر در هر دهه است. برای تمامی ماهها (به جز آوریل)، بین دادههای رادیوسوند و ERA- Interim یک همبستگی مثبت در سطح معنیداری %۵ وجود دارد. اما ضریب همبستگی پیرسون برای NCEP-NCAR برای هیچ یک از ماهها معنیدار نیست. تفاوت میانگین دادههای بخار آب قابل بارش ERA- Interim و NCEP-NCAR به ترتیب کم برآوردی و بیش برآوردی را نشان میدهند. جذر میانگین مربعات خطا میان دادههای رادیوسوند و ERA- Interim به طور کلی کمتر از NCEP-NCAR است. در مجموع، دادههای ERA- Interim دقت بالاتری دارند و با دادههای رادیوسوند سازگارتر میباشند.
رطوبت جو,رادیوسوند,روند,دادههای بازتحلیل
https://www.agrimet.ir/article_93277.html
https://www.agrimet.ir/article_93277_acda82754b46eda9df1d2cc99a06987b.pdf
انجمن مهندسی آبیاری و آب ایران
هواشناسی کشاورزی
2345-3419
2588-6002
7
1
2019
08
23
ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر دما و بارش فصل رشد گندم دیم در استان کردستان
22
35
FA
مجتبی
شکوهی
دانشآموخته دکتری هواشناسی کشاورزی، گروه مهندسی آب، دانشگاه فردوسی مشهد
mojtabashokohi@gmail.com
10.22125/agmj.2019.178256.1062
گرمایش جهانی الگوی دما و بارش را دستخوش تغییر کرده و بر تولید محصولات زراعی از جمله گندم دیم اثر گذار خواهد بود. در این پژوهش با روشهای تحلیل همبستگی و تحلیل کایاسکور تکرارشونده، ارتباط عملکرد گندم دیم در منطقه کردستان (در ایستگاههای سقز، سنندج، بیجار و زرینه اوباتو) با متغیرهای دمایی و بارش تعیین و سپس چشمانداز عملکرد تحت یک سناریوهای واداشت تابشی ارزیابی گردید. به این منظور خروجی روزانه هفت مدل انتخابی CMIP5 تحت سناریوی RCP8.5 برای دوره زمانی 2045 الی 2065 اخذ و با روش خطای نگاشت هم فاصله تابع توزیع تجمعی (EDCDFm) تصحیح شدند. نتایج نشان داد، بارش در اوایل کاشت و طی مرحله گلدهی، و دمای حداکثر پیش از شروع دوره رکود زمستانه گیاه و طی مرحله گلدهی، و همچنین دمای حداقل ماههای ژانویه و فوریه تأثیرگذارترین عوامل بر عملکرد محصول هستند. پیشنگریها نشان داد افزایش دمای بیشینه در ماههای نوامبر، دسامبر، آوریل و مه، موجب کاهش محصول خواهد شد، در حالیکه با افزایش دمای بیشینه و کمینه ماههای ژانویه و فوریه شرایط برای تولید مطلوب تر خواهد بود. پیشنگری تغییرات بارش نشان داد با کاهش بارش ماههای آوریل و مه، شرایط رطوبتی جهت تولید نامناسب است، در حالیکه افزایش بارش ماه نوامبر میتواند شرایط رطوبتی در اوایل کاشت، و در نتیجه میزان عملکرد محصول را بهبود دهد.
تصحیح اریبی,سناریو,گندم,EDCDFm,مدلهای CMIP5
https://www.agrimet.ir/article_93278.html
https://www.agrimet.ir/article_93278_70450a477bd018e05f41d7449581c998.pdf
انجمن مهندسی آبیاری و آب ایران
هواشناسی کشاورزی
2345-3419
2588-6002
7
1
2019
08
23
بررسی اثرگذاری گونههای درختی بر گسیل گازهای گلخانهای از خاکِ جنگلهای دستکاشت (مطالعه موردی: ساری)
36
46
FA
لیلا
وطنی
0000-0001-6566-3081
دانشجوی دکترای جنگلشناسی و اکولوژی جنگل، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، مازندران، ایران
vatany2000@yahoo.com
سید محسن
حسینی
استاد گروه علوم و مهندسی جنگل، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، مازندران، ایران.
hosseini@modares.ac.ir
محمود
رائینی سرجاز
استاد گروه مهندسی آب، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، مازندران، ایران
m.raeini@sanru.ac.ir
سید جلیل
علوی
استادیار گروه علوم و مهندسی جنگل، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، مازندران، ایران.
j.alavi@modares.ac.ir
10.22125/agmj.2019.178532.1063
انباشتﮔﺎزهای ﮔﻠﺨﺎﻧﻪای در نیوار زمین گرمایش فراگیر و پیآیند آن تغییر اقلیم را در پی داشته است. برای کاهش تغییر اقلیم و سازگاری با آن راهکارهایی چند پیشنهاده شده است. کاشت درختان ﺟﻨﮕلی و مدیریت کاهش فرآیندهای واکافت مواد آلی خاک، به ترتیب راهکارﻫﺎیی برای به داماندازی دیاکسید کربن نیوار و کاهش گسیل گازهای گلخانه به نیوار میباشند. هدف این پژوهش بررسی اثرگذاری گونههای درختی بر گسیل گازهای گلخانهای (CO<sub>2</sub>، CH<sub>4</sub> و N<sub>2</sub>O) از خاک جنگلهای دستکاشت در ساری میباشد. در این پژوهش جنگلکاریهای20 ساله با گونههای درختی افراپلت، توسکا، بلوط، بلندمازو، صنوبر و زربینِ برگزیده و شار گسیل گازهای CO<sub>2</sub>، CH<sub>4</sub> و N<sub>2</sub>O از خاکِ تودههای درختی برای دو فصل تابستان و زمستان اندازهگیری شد. در هر توده درختی 3 محفظه گردآوری گاز در ژرفای10 سانتیمتری خاک نصب شد. نوع و شار گسیل گازها با دستگاه گازکروماتوگرافی اندازهگیری شد. یافتهها گویای تفاوت بسیار معنیدار (P≤0.01) نرخ گسیل گازهای CO<sub>2</sub>، CH<sub>4</sub> و N<sub>2</sub>O از خاک در تودههای درختی در فصل تابستان بود، ولی در فصل زمستان تنها نرخ گسیل گاز CO<sub>2</sub> تفاوت معنیداری (P≤0.05) در میان تودههای درختی نشان داد. یافتههای دستهبندی تاپسیس نشان داد که از خاک گونههای بلوط، افراپلت، زربین، توسکا و صنوبر به ترتیب گازهای گلخانهای کمتری گسیل میشود. از این رو پیشنهاد میشود در آینده برای جنگلکاری به این مورد توجه شود.
تغییر اقلیم,جنگلکاری,خاک,کاهش,متان
https://www.agrimet.ir/article_93279.html
https://www.agrimet.ir/article_93279_0489644daf3be88925ce8781d6f35ee1.pdf
انجمن مهندسی آبیاری و آب ایران
هواشناسی کشاورزی
2345-3419
2588-6002
7
1
2019
08
23
بررسی اثر تغییرات اقلیمی و کاربری اراضی بر توزیع مکانی مناطق کشت ذرت در استان خوزستان
47
58
FA
آمنه
دشت بزرگی
دکتری اقلیم شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران
am.bahar@yahoo.com
بهلول
علیجانی
استاد آب و هواشناسی و مدیر قطب علمی تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، دانشگاه خوارزمی، تهران
bralijani@gmail.com
علیرضا
شکیبا
دانشیار گروه سنجش از دور و GIS و عضو قطب علمی توسعه پایدار محیط جغرافیایی، دانشگاه شهید بهشتی
mypauk28@gmail.com
10.22125/agmj.2019.177878.1061
تغییر اقلیم یک چالش اساسی برای تولید محصولات کشاورزی بوده و اثرات آن بر اساس ویژگیهای محلی هر منطقه و نوع سیستم تولید متفاوت است. به همین دلیل برای کاهش خسارت در تولیدات کشاورزی در وضعیت موجود و استفاده از پتانسیلهای در حال ظهور آینده، تعیین تغییرات ایجاد شده در نواحی، ارتقاء ظرفیت سازگاری و تابآوری از اهمیت بسزایی برخوردار است. از این رو، در این مقاله تلاش گردیده است تغییرات فضایی نواحی مناسب کشت ذرت آینده استان خوزستان با استفاده از سناریوهای تغییر اقلیم تا دهه 2050 شبیهسازی گردد. چارچوب روششناسی این پژوهش، طبقهبندی آگرواکولوژیک میباشد. این طبقهبندی با ترکیب دو گروه از مؤلفههای اقلیمی (دما تحت سناریوهای مختلف) و غیر اقلیمی (کاربری اراضی) شامل خاک، شیب، اراضی فاریاب و مناطق دارای کشاورزی مدیریت شده با استفاده از فرآیند واکاوی سلسله مراتبی انجام شده است. دادههای اقلیمی وضعیت موجود و آینده از مرکز بین المللی WorldClim برای سناریوهای RCP 2.6، RCP 4.5 و RCP 6 به ترتیب به عنوان سناریوهای خوشبینانه، میانی و بدبینانه برای 12 مدل GCM تهیه و میانگینگیری گردید. نتایج به دست آمده بیان کرد نواحی مناسب جهت کشت ذرت تا سال 2050؛ 65 % در AEZ1 (اولویت بالا) و 36% برای AEZ2 (اولویت متوسط بالا) کم میشود. و ذرت عمدتاً در نواحی شمال غربی استان کشت خواهد شد و نواحی جنوب شرق شرایط کشت خود را از دست میدهند. این درحالیست که در وضعیت فعلی، ناحیه جنوب شرق به عنوان یکی قطبهای کشت ذرت استان خوزستان شناخته میشود و استمرار کشت این گیاه صرفاً با اتخاذ تدابیر دقیق مدیریتی احتمالاً مقدور خواهد بود.
<strong> </strong>
خوزستان,دما,ذرت,سناریو,طبقهبندی
https://www.agrimet.ir/article_93280.html
https://www.agrimet.ir/article_93280_72570d51b06b5c521da7b8f116f3c15a.pdf
انجمن مهندسی آبیاری و آب ایران
هواشناسی کشاورزی
2345-3419
2588-6002
7
1
2019
08
23
برآورد هفتگی کارایی مصرف تابش ذرت در شرایط پتانسیل تولید زراعی
59
69
FA
حمیدرضا
افشارنادری
دانشجوی دکترای هواشناسی کشاورزی، گروه مهندسی آبیاری و آبادانی، دانشگاه تهران
nghahreman@yahoo.com
نوذر
قهرمان
دانشیار گروه آبیاری و آبادانی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرج، دانشگاه تهران، کرج، ایران
nghahreman@ut.ac.ir
پرویز
ایران نژاد
دانشیار، گروه فیزیک فضا، مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
piran@ut.ac.ir
10.22125/agmj.2019.187260.1064
در این پژوهش، با هدف دستیابی به نمودار تغییرات هفتگی کارایی مصرف تابش ذرت (RUE)، یک رقم میانرس ذرت در فصل بهار در مزرعه پژوهشی دانشگاه تهران در کرج کشت شد. اطلاعات میدانی زیستسنجی با پایش منظم زیستتوده خشک و شاخص مساحت برگ سبز بوتهها در 15 هفته متوالی از فصل رشد، جمعآوری گردید. سپس با سنجش کامل شدت روزانه تابش تمامطیفی خورشید و آسمان در سطح مزرعه، بهکمک شبیهسازی آفتابگیری و پردازش تصویر، با در نظر گرفتن میانگین روزانه بازتابندگی و ضریب خاموشی پوشش گیاهی، از یک مدل چندلایه تابش درون پوشش گیاهی برای برآورد نظری میزان نور مرئی جذب شده در پوشش ذرت استفاده شد. شبیهسازی آفتابگیری روزانه شبهنگام در بین ساعات 21:00 تا 21:30، اجرا شد و در آن، تمام قد بوته ذرت به طور همزمان از تمام زوایای بین پرتوهای آفتاب و سطح افق در طی روز نمونهبرداری، با نور تکفام پرتودهی میشد. سنجش میانگین روزانه بازتابندگی تکفام بوته نیز بهکمک پردازش تصویر انجام گرفت. اندازهگیری ها از زمان بسته شدن تاج پوشش متوقف و در نهایت، 12 مقدار متفاوت کارایی مصرف تابش (با در نظر گرفتن یک مقدار صفر برای هفته چهاردهم و دو مقدار یکسان صفر برای دو هفته آخر فصل رشد) در بازههای زمانی یک هفتهای محاسبه شد. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که حتی در وضعیت پتانسیل تولید زراعی نیز نمیتوان با قطعیت تنها یک مقدار ثابت از RUE را بهکل فصل رشد ذرت تعمیم داد. طی فصل رشد دامنه تغییرات کارایی مصرف تابش ذرت به g/MJ 1/36 میرسد. میانه مقادیر هفتگی این کمیت که احتمال رخداد آن در نیمی از فصل رشد 100 درصد است، برابر g/MJ 5/3 میباشد.
پوشش گیاهی,تابش فعال فتوسنتزی,زیستتوده,ضریب خاموشی,فصل رشد
https://www.agrimet.ir/article_93281.html
https://www.agrimet.ir/article_93281_7d78e51137e55f93dc67e7b3c5dd05a2.pdf